معنی oddać się - جستجوی لغت در جدول جو
oddać się
فرو رفتن، فرورفتگی
ادامه...
فُرو رَفتَن، فُرورَفتِگی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
poddać się
تحت عمل قرار گرفتن، تحریف، تسلیم کردن، تسویه حساب
ادامه...
تَحتِ عَمَل قَرار گِرِفتَن، تَحرِیف، تَسلِیم کَردَن، تَسویِه حِساب
دیکشنری لهستانی به فارسی
odbić się
بازگشتن، بازگشت
ادامه...
بازگَشتَن، بازگَشت
دیکشنری لهستانی به فارسی